این روز های ما
سلام بچه های گلم.امروز میخوام از حال و هوای این روزای خونه براتون بنویسم . از تو مهدی جون که خدا رو شکر مدتی هست بهتر از قبل غذا میخوری. از تو که وقتی با خواهرت مثلا دزد و پلیس بازی میکنی و میدوی تا زهرا سادات بگیردت ، اونقدر میخندی و میخندونی زهرا رو که خونه پر میشه از شادی.از زهرا سادات که یک دندون تو ایام عید در آورد و حالا از پایین جلوی دهنش 4 تا دندون داره و الان باز مدتی که دوباره پاهاش میسوزه و فکر کنم دوباره تو اون دهن کوچولوی شبیه غنچه ،خبریه. از زهرا سادات که امروز سومین روزی بود که شیر نخورده ، البته که شبها وقتی تو خواب عمیقه شیر میخوره تا هم من رو غرق احساس زیبای مادری کنه و هم خودش دچار بد خوابی و عوارض ناشی از نخ...